باور خود

اینکه بتوانیم کاری را به انجام برسانیم یا نه، چندان به توانایی واقعی ما مربوط نمیشود، بلکه بیشتر به این مربوط است که خود را جگونه باور داریم.

( آنتونی رابینز )

 

یاد بگیریم آزادانه خود را باور کنیم و احساساتمان را جهت دهیم

دانشجوی عزیزاگر از شما خواسته شود درباره خودتان چند جمله توضیح دهید و یا در حالت کلی درباره خودتان صحبت کنید، شما چه می‌گویید؟ آیا احساس نمی‌کنید که درباره اخلاق و روحیات خود واقعا چیز زیادی نمی‌دانید؟ حال از شما می‌خواهیم درباره دوستتان یا یکی از اقوامتان صحبت کنید و یا سوال می‌کنیم نظر شما درباره فلان آقا یا خانم چیست؟ دراکثر مواقع صحبت می‌کنید و نظر می‌دهید و خیلی راحت درباره او نتیجه‌گیری می‌کنید، گویا او را بهتر از خودتان می‌شناسید. این طور نیست؟…

قدرت باور

باورها چه هستند؟باورها يك سري تفكرات هستند، كه به زندگي معنا مي بخشند. و  راهنماي ما در تنگنا ها و مشكلات مي شوند. باورها ادراك ما از هستي را مي سازند.

باور و اعتقاد شما فرمانده مغز شماست. و زماني كه فكر مي كنيد چيزي درست است، باور شما به مغز فرمان مي دهد به دنبال حقايقي باشد كه از اعتقادات شما پشتيباني كند.

اين بدان معناست كه اگر شما باور داشته باشيد كه در زندگي موفق هستيد اينگونه خواهد بود. اگر شادي، رفاه و سلامتي را باور داشته باشيد نيمي از اين رقابت را برده ايد. و در اين هنگام مغز شما بدنبال حقايقي مي گردد كه از اعتقادات شما پشتيباني كند.

به عبارت ديگر باور و اعتقاد يكي از قوي ترين نيروهايي است كه مي توانيد از آن براي رسيدن به برتري استفاده كنيد.

بي ترديد افرادي را كه بوسيله باور خود توانمند شده اند و از موانع بزرگ گذشته اند ديده ايد. علت موفقيت آنها باور عميقي است كه داشته اند. باورتان مي تواند به شما كمك كند به منابع عميقي كه در درون شما وجود دارد دست پيدا كنيد. و در نهايت به هدف مطلوب برسيد.

 

 

 

شمشير دو لبه

 

آيا از اعتقادات خود براي رسيدن به هدفتان استفاده مي كنيد؟ آيا تا به حال در مورد اثر رواني دارو ها شنيده ايد؟ افراد زيادي از بيماري هاي سخت شفا پيدا كرده اند بدون اينكه دارو يا درمان معتبري داشته باشند. تحقيقات نشان داده است كه اكثر پزشكان در سراسر دنيا براي بيمار دارو هايي را تجويز مي كنند كه فقط به بهبود شرايط جسمي اش كمك مي كند. ولي براي بيماري درماني محسوب نمي شود. خوب از اين حرف ها نتيجه مي گيريم كه دارويي كه به بيمار خورانده يا تزريق شده سبب بهبود او نشده است! پس علت اينكه اين بيماران لباس عافيت به تن مي كنند چيست؟ پاسخ ساده است ايمان و اعتقادي كه بيمار به قدرت شفا بخش دارو دارد سبب بهبود او مي شود! مي بينيد كه باور انسان چقدر قدرتمند مي تواند باشد.

 

حال اگر باور هاي منفي را در زندگي روزمره خود راه دهيد چه مي شود؟ اگر فكر كنيد شما نمي توانيد به خوبي همكار يا رقيب خود باشيد، پس اينگونه هم خواهد شد. آيا اگر ديگران را قوي تر از خود بدانيد و خود را در برابر آنها ضعيف پنداريد، اصلاً مي توانيد به موفقيت برسيد؟ و افكاري مانند عقب بودن از ديگران كمكي به شما در زندگي خواهد كرد؟

 

يك حقيقت وجود دارد « آن چه بدست مي آوريد همان چيزي است كه مي پنداريد. » حتي اگر در حرفه اي كه به آن مشغول هستيد بسيار ماهر باشيد، اگر خود را ضعيف و ناتوان پنداريد بي شك  شكست به سراغ شما خواهد آمد. چون مغز شما بدنبال اطلاعاتي مي گردد تا از اعتقادات شما پشتيباني كند. شايد اين صحبت ها نسخه علمي قانون جاذبه باشد، قانوني كه به ما مي گويد:

« آن چه بدست مي آوريد همان چيزي است كه به آن اعتقاد داريد. »

 

شما باید خود واقعی خودتان را بپذیرید یعنی اینکه قبول کنید که این گونه هستید

 

مثلا فردی بدهکار و با درامد کم وتمام هم وغم شما خلاصی از بدهی تان است باید به خود بگویید

 

با اینکه من دچار بدهکاری هستم اما شخصیت خودم را به همین شکل می پذیرم

 

دقت کنید یک فردی که در یک زمینه یا زمینه هایی  شکست خورده باشد اولین فکری که نسبت به خودش دارد عدم پذیرش خود است

 

مثال

 

چون تو این ازمون استخدامی پذیرفته نشدم پس دیگر کار پیدا نمیکنم

 

افراد منفی نگر شکستهای خود را تعمیم می دهند بقول البرت الیس روانشناس شهیر انسان ذاتا موجودی است منفی نگر

 

سوالی از شما دارم که می خواهم به سرعت به ان پاسخ دهید

 

۵موفقیت خود را سریع بشمارید

 

حالا ۵ شکست خود را بسرعت بیاد اورید

 

کدامیک زودتر بیادتان امد

 

معمولا شکستها بیشتر و زودتر بیاد ما می ایند

 

حالا برای اینکه بتوانیم باور خود را بالا ببریم چه باید بکنیم

 

یادتان است چگونه جدول ضرب را حفظ کردید

 

بله فقط با تکرار

 

هر چیزی را تکرار کنیم وارد ضمیر ناخد اگاه ما میشود و هر چیزی که وارد ناخود اگاه شود رفتار انسان را شکل میدهد اما روش تکرار

 

جملات باید کوتاه مثبت در زمان حال و با تاکید بیان شود مثل

 

من دارای دارامد دو میلیون تومانی هستم دقت کنید در این عبارت تاکیدی در امد ما کاملا مشخص شده است اگر بگوییم در امد من بالاست این جمله درست نیست زیرا ضمیر ناخوداگاه شما نمی داند بالا چیست و میگوید شما اکنون یک میلیون تومان درامد دارید و این بالاست و هیچ تلاشی برای رسیدن شما به ان نمی کند ولی وقتی هدف با جزییات بیان شود ضمیر شما می فهمد موضوع چیست وشما دقیقا چه می خواهید و به دنبال راه حلی برای حل کردن این خواسته می افتد.

 

مراحل انجام

 

تمام آگاهی خود را به انگشتان خود ببرید و در هنگام تکرار عبارات تاکیدی با آگاهی درونی رو ی انگشتان خود زوم کنید و شمارش کنید بدان شکل که وقتی جمله را می گویید،آگاهی روی انگشت اول، بعد با گفتن مجدد جمله، آگاهی روی انگشت دوم و…….

 

وقتی به شمارش هفت یا هشت رسیدید تصویر محقق شده خواسته خود را بسازید بطوری که احساس کنید به آن خواسته رسیده اید با این روش شما طوطی وار جملات را نمی گویید بلکه تمام ذهن خود را روی جملات تاکیدی زوم کرده اید و این کار از فرار ذهن شما به سوی افکار دیگر جلو گیری می کند

 

جملات تاکیدی را به همین شکل گفته شده انجام دهید ولی در کجا و کی؟

 

در همه جا تو تاکسی تو مترو در هنگام استراحت تو حمام در هنگام اشپزی و… خلاصه در هر جایی که توانستید بگویید

 

جملات را در هر تکرار باید حداقل ۲۱ بار بگویید واین خیلی مهم است که ان را کمتر نگویید بطوری که ذهن شما شرطی شود

 

جملات را در طول روز هر چند بار که می توانید بگویید وهر چه بیشتر بهتر

 

 

 

 

پنج گام به‏ سوى یک باورذهنى مثبت از خود:

۱ – حذف:

هروقت دچار افکارمنفى شدید، بلند بگویید حذف!

۲ – جایگزینى:سپس باور

مثبتى را به عنوان جایگزین آن‏ برگزینید.

۳ – تأکید:حالا نوبت تقویت

باور جدید است، مثلاً آن را روی ‏کارتهایى نوشته و در محل دید قرار دهید.

۴ – تجسّم:تصویرى خلاق

از خود، در حالى که سرشار از باورجدید هستید بسازید و تا شش هفته هر روز این برنامه

را اجرا کنید.

۵ – ممارست:

آنقدر ممارست

به خرج دهید تا این تغییرات‏ ماندگار شود.

توقعات مثبت

مدیر مدرسه ای سه معلم را فراخواند و گفت:” چون شما سه نفر بهترینها در مدرسه هستید و عالی ترین مهارتها را دارید، به شما نود دانش آموز با بهره ی هوشی بالا می دهیم. می خواهیم در سال تحصیلی آینده این دانش آموزان را به سطحی که خودتان می دانید برسانید و ببینید تا چه حد می توانند فرا بگیرند.” همه شادمان بودند- آموزگاران و دانش آموزان به یک اندازه. در سال تحصیلی بعد، معلمان و دانش آموزان کاملا از کارشان لذت بردند. آموزگاران، برجسته ترین دانش آموزان را پرورش دادند، و دانش آموزان از توجه زیاد و آموزش معلمانی بسیار فرهیخته بهره جستند. تا پایان این آزمایش، دانش آموزان ۲۰ تا ۳۰ درصد بیشتر از دیگر دانش آموزان کل منطقه رشد کردند. مدیر معلمان را فراخواند و به آنان گفت:” می خواهم به موضوعی اعتراف کنم. شما نود دانش آموز استثنایی را آموزش ندادید.آنان دانش آموزانی معمولی بودند. ما از کل دانش آموزان مدرسه به صورت تصادفی نود نفر را انتخاب کردیم و به شما تحویل دادیم.” معلمان گفتند:” این بدان معناست که ما آموزگارانی فوق العاده هستیم.” مدیر ادامه داد:” به یک موضوع دیگر هم باید اعتراف کنم. شما برجسته ترین معلمان نیستید. اسامی شما در صدر فهرست مازاد بر نیاز بود.” معلمان پرسیدند:” چه چیزی چنین تفاوتی ایجاد کرد؟ چرا نود دانش آموز طی یک سال تحصیلی کامل در چنین سطح فوق العاده ای بودند؟” مدیر پاسخ داد:” به خاطر توقعات شما از دانش آموزان.”نکته: توقعات ما ارتباطی تنگاتنگ با شیوه ی نگرش ما دارد و این توقعات ممکن است کاملا بی پایه باشد، اما شیوه ی نگرش ما را تغییر می دهد.

 

 

 

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو خوانده می شد: «من کور هستم لطفا کمک کنید.»

روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت؛ نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود.. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد، تابلوی او را برداشت، آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن روز، روز نامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم؛ لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می شد:

 

« امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!! »وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید؛ خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد؛ باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.

حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل، فکر، هوش، و روحتان مایه بگذارید؛ این رمز موفقیت است…. لبخند بزنید

 

چند نکته ساده درباره موفقیت

 

.

 

موفقیت افراد بیش از آنكه به میزان هوش آنها بستگی داشته باشد، به میزان تلاش‌آنها بستگی دارد.

 

امرسون می گوید : مردان بزرگ كسانی هستند كه می دانند اندیشه ها بر جهان حكم می رانند

 

بهشتی از جهنم و جهنمی از بهشت بر پا كند.

 

 

 

كسانی كه خود را در رده دوم می بینند ، زندگی و كارهایشان هم در رده دوم باقی می‌ماند.

 

نگذارید فكرتان علیه شما به كار افتد ، در عوض كوشش كنید كه آنرا به خدمت بگیرید..

پایداری و پشتكار۹۵% از توانایی را تشكیل می دهد.

 

انسان های بزرگ گوش كردن را به انحصار خود در می آورند.

انسان های كوچك حرف زدن را به انحصار خود در می آورند

 

 

 

.

 

اگر شما خودتان نباشید ،چگونه می توانید شادمان باشید؟

بهشت آنجاست که هستی واقعیتان شکوفا شود.

جهنم آنجاست که شما خرد و خوار گشته و چیزی دیگر به شما تحمیل شود.

اشو

 

همچنین ببینید

کلاس کنکور دکترای بیوشیمی

کلاس کنکور دکترای بیوشیمی در موسسه فراز با اساتید زیر هست : درس زبان انگلیسی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *